پوریاپوریا، تا این لحظه: 12 سال و 3 ماه و 17 روز سن داره

پسر گلم پوریا

فرزند عزیزم

آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی، صبور باش و مرا درک کن   اگر هنگام غذا خوردن لباس هایم را کثیف می کنم  یا هنگامی نمی توانم  لباس هایم را  بپوشم ،صبور باش و زمانی را به یاد بیاور که همین کارها را به تو یاد دادم .   اگر زمانی که صحبت می کنم حرف هایم تکراری است و کلمات را چندین  بار تکرار می  کنم ،  صبور باش و حرفهایم را قطع نکن و به حرف هایم گوش فرا بده ، وقتی تو هنوز کوچک بودی گاه برای خواباندنت مجبور می شدم بارها و بارها داستانی را برایت  بخوانم.   آن زمان که مرا پیر و از کار افتاده یافتی ،صبور باش و مرا درک کن اگر هنگام غذا خو...
7 مرداد 1391

بدون عنوان

گریه کودک آغاز زندگی است و لبخند او اجازه زندگی . عزیزترینم همیشه لبخند بر لبانت جاری باشد تا بهار قلب من هرگز نمیرد. ...
23 فروردين 1391
1